Web Analytics Made Easy - Statcounter

جعفر بلال،‌ نویسنده جوان آلمانی در یادداشتی تحلیلی به توصیف و تحلیل بخش‌های مهمی از کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» پرداخته است. ۰۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۱ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات - اخبار فرهنگی -

 به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، «انسان 250 ساله» منتخبی از بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی و مبارزاتی ائمه و امامان شیعه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کتاب که چندی پیش، توسط انتشارات اسلامیکا به آلمانی ترجمه و منتشر شده است، به این نکته مهم اشاره دارد که زندگی امامان شیعه با وجود تفاوت‌های ظاهری، در مجموع حرکت مستمر و طولانی است که 250 سال ادامه پیدا کرده است.

جعفر بلال که در هامبورگ به تحصیل مشغول است، در توصیف کتاب «انسان 250 ساله» نوشته است:« زندگی 12 امام معصوم که جانشینان اصلی پیامبر اکرم(ص) بوده‌اند، الگویی برای شیعیان است. این در حالی است که زندگی هیچ‌یک از امامان معصوم در ظاهر شبیه به یکدیگر نیست. به همین‌دلیل، این شائبه برای ما مطرح می‌شود که شاید آنها با یکدیگر اختلاف عقیده داشته‌اند. به طور مثال روایتی از روز نهم ذی‌حجّه وجود دارد. در این روز زائران بیت خدا، وظیفه دارند از موقع ظهر تا غروب آفتاب در سرزمین عرفه «وقوف» کنند و تأکید شده است که زائران، به دعا و مناجات با خدا بپردازند. یکی از همراهان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) روایت کرده که در این روز به خیمه امام حسین(ع) وارد شده است. او نقل کرده است که آن حضرت همراه اصحاب خویش روزه بوده‌اند ودعا می‌خواندند. او کمی بعد وارد خیمه امام حسن(ع) می‌شود و با تعجب می‌بیند که در خیمه امام حسن(ع) سفره‌ها باز است و زائران بیت خدا در آنجا مشغول خوردن و آشامیدنند. این شخص از اینکه یکی از امامان روزه و یکی دیگر مشغول خوردن طعام شده است ،‌ بسیار متعجب می‌شود و دغدغه‌اش را با امام حسن(ع) در میان می‌گذارد. آن حضرت نیز می‌فرمایند که خداوند، اهل بیت را برای اعمال و سیاست مردم، الگو قرار داده است. چنانچه من و برادرم هر دو روزه می‌گرفتیم، افرادی که نتوانسته بودند، روزه بگیرند، احساس حقارت می‌کردند، و به همین دلیل من با برادرم حسین قرار گذاشتیم که اینگونه عمل کنیم، تا هیچ‌کس آزرده نباشد. افطار کردن من به خاطر مردم و روزه گرفتن برادرم حسین نیز به خاطر مردم است.»

بلال در ادامه یادداشت خود نوشته است:«خواندن این روایت، می‌تواند به رفع شائبه‌های پیش‌آمده برای ما کمک کند. ما باید بدانیم که امامان معصوم هیچگاه خلاف عقاید یکدیگر عمل نکرده‌اند. آنها همواره راه یکدیگر را ادامه داده‌اند و هر یک بر اساس مقتضیات زمان تصمیم‌گیری کرده‌اند. البته شاید برای برخی باز هم این سؤال پیش آید که چگونه امامی صلح را انتخاب کرده و دیگری به میدان جنگ رفته است؟ امام خامنه‌ای در کتاب «انسان 250 ساله» به خوبی به این سؤال و سؤالات مشابه آن پاسخ داده‌اند. این کتاب مجموعه‌ای از بیانات ایشان است. رهبر ایران معتقدند که باید زندگی ائمه اطهار را که 250 سال طول کشیده، زندگی یک انسان به حساب بیاوریم. از نگاه ایشان، ائمه از هم جدا نیستند، بلکه کلهم نور واحدند. حتی انسانی که هدف مشخصی را دنبال می‌کند، ممکن است در شرایط مختلف، تصمیمات متفاوتی بگیرد. امامان نیز بر همین اساس رفتار کرده‌اند. تصمیمات امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نمونه خوبی برای این امر است. امام دوم شیعیان با معاویه صلح کرد. زیرا او قدرت نظامی کافی برای جنگ با معاویه را نداشت و در صورت جنگیدن، آسیب زیادی به شیعیان وارد می‌شد. روشن است که هر کدام از امامان معصوم در آن زمان همین تصمیم را می‌گرفتند. در مقابل، امام حسین(ع) با یزید وارد جنگ شد. یزید مردی عیاش و ظالم بود که همه احکام اسلامی را زیر پا می‌گذاشت. بنابراین امام حسین(ع) هیچ راهی جز جنگیدن با یزید نداشت. او نمی‌توانست با چنین فردی صلح کند.»

این جوان آلمانی در ادامه به توصیف بیشتری از کتاب پرداخته است: « براساس کتاب “ انسان 250 ساله ”زندگی و تصمیمات ائمه را نباید جدا از یکدیگر در نظر بگیریم. پیامبر اکرم(ص) و 12 امام معصوم، هدفی مشترک داشتند و همگی در طول 250 سال، برای تحقق آن فعالیت کردند. با این وجود، ائمه بر اساس شرایط اجتماعی و سیاسی زمان خود، تصمیمات متفاوتی گرفته‌اند. حضرت محمد(ص) بذری را کاشته است و امامان آن را به درختی پربار بدل کرده‌اند. این  واقعیت است که تصمیمات درست و دقیق ائمه اطهار باعث حفظ اسلام شده است.»

او همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود به اهمیت و ضرورت فقهای اسلامی در زمان غیبت امام مهدی(عج) اشاره کرده است: «در زمان غیبت امام داوزدهم، فقها وظیفه دارند که ما دانشجویان رشته‌های مختلف اسلامی را آموزش بدهند. وقتی ما به عنوان دانشجو الهیات اسلامی در اروپا آموزش ببینیم، می‌توانیم به شناخت دین‌ اسلام در کشورهای اروپایی کمک کنیم. متأسفانه در حال حاضر ما در آلمان با مشکلات زیادی روبروییم. محققان و دانشجویان حوزه اسلامی دانش کافی ندارند و فقهای اسلامی در این کشور به زبان آلمانی مسلط نیستند. به همین دلیل جوانان و دانشجویان مسلمان با سؤالات زیادی روبرو می‌شوند که جوابی برای آنها پیدا نمی‌کنند. در این شرایط، خواندن کتاب «انسان 250 ساله» می‌تواند کمک زیادی باشد. این کتاب به ما نشان می‌دهد که جوانان مسلمان تا زمان ظهور امام دوازدهم، وظایف زیادی برعهده دارند. ما باید تمام توان خود را به کار ببریم تا دین اسلام حفظ شود و ظلم و ستم در جهان از بین برود. این هدف تمام  ائمه‌اطهار در طول 250 سال زندگی‌شان بوده است.»

انتهای پیام/

R1386/P/S4,35,37/CT1 واژه های کاربردی مرتبط کتاب و ادبیات

منبع: تسنیم

کلیدواژه: کتاب و ادبیات کتاب و ادبیات انسان 250 ساله امام حسین ع امام حسن ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۳۳۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گربۀ محله مهم است

   عصر ایران؛ جمشید گیل - به تازگی یادداشتی در سایت عصر ایران به قلم جناب مهدی مالمیر منتشر شد با این تیتر: «آدم گرسنه اولویت دارد یا گربۀ محل؟!» (پنج‌شنبه، 6 اردیبهشت). تیتر یادداشت به خوبی گویای حرف نویسنده است. یعنی گربۀ محل اولویت ندارد. واژۀ "اولویت" در واقع مستمسکی است برای نفی حقوق حیوانات یا نفی نیکوکاری در حق حیوانات یا حیوان‌نوازی.

  نویسنده در یادداشتش نوشته که در پارکی در مرکز شهر، زوجی را دیده که "بسیار محترم به نظر می‌رسیدند" ولی از کنار مردی که "از وجناتش مشهود بود که از شمار کارتون‌خواب‌های شهر است"، اما به گربه‌ای که در آن نزدیکی بود، "چندین قطعه گوشت مرغ" دادند و گربه هم "با ولع مشغول بلعیدن قطعه‌های گوشت مرغ شد!"

  از ابتدا تا انتهای یادداشت جناب مالمیر داد می‌زند که او با غذا دادن به حیوانات مشکل دارد. اگر هم از سایر حیوانات نامی نمی‌برد و سوزنش گیر کرده است روی گربه‌های بیچارۀ شهر، دلیلش این است که سایر حیوانات تبدیل به "حیوانات شهری" نشده‌اند و مردم را در حال غذا دادن به آن‌ها نمی‌بیند.

  حیوان‌ستیزیِ نویسندۀ این یادداشتِ عجیب، البته دامن انسان‌ها را هم می‌گیرد. مثلا آن زوج تا وقتی که به آن گربه غذا نداده بودند "محترم به نظر می‌رسیدند"! این جمله معنایش این است که بعد از غذا دادن به گربه، معلوم شد که آن زوج محترم نیستند!

   سستی استدلال‌ها و لحن تمسخرآمیز آقای مالمیر، بعید است که هیچ یک از حامیان گربه‌ها را از کردۀ خود پشیمان کند. یعنی تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که یادداشت مذکور، کنش کسی را مطابق بینش جناب مالمیر نخواهد کرد. با این حال ذکر چند نکته در نقد این یادداشت عجیب، ضروری است.

  یکم. کسانی که به گربه‌ها و سایر حیوانات شهر غذا می‌دهند یا آن‌ها را در صورت بیماری و آسیب‌دیدگی به بیمارستان می‌برند، مشغول انجام "کار داوطلبانه" هستند. کسی نمی‌تواند به دیگران بگوید «داوطلب انجام کاری شوید که من خوش دارم»!

  خوشبختانه غذا دادن به گربه‌های گرسنۀ شهر، که گاهی دو تا سه روز غذای درخوری نمی‌خورند، هنوز جرم‌انگاری نشده. تعداد حامیان گربه‌ها در سراسر شهر تهران (و سایر شهرها) آن قدرها زیاد نیست. ولی تعداد کسانی که مثل جناب مالمیر معتقدند آدم گرسنه به گربۀ محل اولویت دارد، خوشبختانه بسیار زیاد است.

  بنابراین این افراد هم می‌توانند مثل حامیان گربه‌ها آستین همت بالا بزنند و "کاری بکنند". اینکه بی‌عمل بنشینند و صرفا مشغول تحقیر و تمسخر حامیان گربه‌ها شوند، دردی از آدم‌های گرسنه دوا نمی‌شود.

  در حقیقت حرف افرادی نظیر آقای مالمیر این است که حامیان گربه‌ها باید با پول خودشان، کاری را انجام دهند که ما خوش داریم! البته همین تجویز هم نه از سر دلسوزی برای "آدم گرسنه"، بلکه محصول نفرت از "گربۀ محل" است.

  آدم‌های بی‌عمل معمولا اهل ایراد گرفتن به "اهل عمل" هستند. یعنی اگر از همین فردا دیگر هیچ کسی به گربه‌های شهر غذا ندهد و غذارسانی به افراد بی‌خانمان و کارتن‌خواب و ... باب شود، عده‌ای آدم بی‌عمل به همین کار هم ایراد می‌گیرند. مثلا می‌گویند چرا یک مشت گدای تنبل را که معلوم نیست چطور زندگی کرده‌اند که کارشان به بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی کشیده، عادت می‌دهید به "غذا خوردن در ازای کار نکردن"؟ عیب‌جو همیشه چیزی برای گفتن و کوفتن بر سر این و آن پیدا می‌کند.

  دوم. آقای مالمیر نوشته است:

   «تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بی‌رویۀ گربه‌ها و سگ‌های خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد. ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابان‌کشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است می‌تواند مشکلات چندی به بار آورد. تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

  واقعیت این است که رشد شهرنشینی در زندگی بشر متمدن، بالاترین مصداق "دخالت در گردش زیستی حیوانات" بوده. قسمت عمدۀ محدوده‌ای که امروز شهر تهران محسوب می‌شود، دویست یا صد سال قبل "بخشی از طبیعت" بود. در آن دوران سگ‌ها و گربه‌ها در واقع داشتند در طبیعت زندگی می‌کردند ولی ما به تدریج "طبیعت آن‌ها" را به "شهر خودمان" بدل کردیم.

  پس وقتی آقای مالمیر روی نیمکت پارک لاله لم داده و نگران است مبادا گربه‌ای زیر "ماشین" برود و صحنۀ دلخراشی برای کودکان پدید آید، یا در خانه‌اش مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلگرامش است، در واقع از آسایشی بهره‌مند است که با دخالت در زندگی طبیعی و گردش زیستی حیوانات پدید آمده.

  از نظر میلیون‌ها مالمیری که در این کشور زندگی می‌کنند، چنین دخالتی اگر به سود انسان باشد، اشکالی ندارد ولی اگر به سود گربه‌ها و سگ‌ها باشد، روا نیست! مبنای این حرف صرفا "قدرت" است. یعنی ما آدم‌ها قدرت بیشتری نسبت به حیوانات داریم؛ بنابراین باید فقط به فکر منافع "خودمان" باشیم! در حالی که نقطۀ عزیمت "اخلاق" چیزی نیست جز "عبور از خود به دیگری".

   اگر شهرنشینی لازم است (که لازم است)، و اگر شهرنشینی نشانۀ رشد تمدن است (که هست)، و اگر انسان متمدن اخلاقی‌تر از انسان نامتمدن است (که چنین است)، پس چرا گربه‌ها و سگ‌ها نباید از برکات تمدن انسانی ما بهره‌مند شوند؟ ولو در حد چند لقمه و گاهی هم خدمات پزشکی.

  عقیم کردن گربه‌ها و ساختن پناهگاه‌های متعدد برای آن‌ها، البته ضرورت دارد و اقداماتی خردمندانه است؛ ولی اینکه دغدغۀ حیواناتی را نداشته باشیم که به ناچار در شهرهایی زندگی می‌کنند که ساختۀ ما آدم‌ها هستند، نشانۀ نوعی درخودماندگی یا اوتیسم گروهی است. یعنی ما آدم‌ها چنان در نژاد و نوع خودمان گیر کرده‌ایم که نمی‌توانیم درد و رنج حیواناتی را که قبلا شهرنشین نبودند و به دست ما شهرنشین شدند، درک کنیم.

  از نشانه‌های این درخودماندگیِ گروهی، این جملۀ آقای مالمیر است: «تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

ی  عنی تصادف گربه‌ها با خودروها، از این حیث اهمیت دارد که ممکن است دختر یا پسر آقای مالمیر با صحنۀ دلخراشی مواجه شود وگرنه جان و حق حیات آن گربه چندان هم مهم نیست. کاملا پیداست که مهدی مالمیر نمی‌تواند فراتر از "منافع انسان‌ها" به "مصائب زندگی گربه‌ها" بنگرد و بیاندیشد.

  او هر روزِ سال، آلودگی هوای تهران و آلودگی صوتی این شهر را تحمل می‌کند ولی حاضر نیست صدای نالۀ جفت‌خواهی گربه‌ها را در روزهای کم‌شماری از سال تحمل کند. این نگاه خودخواهانه، برخلاف ظاهر انسان‌گرایانه‌اش، عمیقا هم غیرانسانی است؛ چراکه انسان را در حد سگ و گرگ و شغال تنزل می‌دهد.

  در محیطی که گربه‌ها زندگی می‌کنند، اگر سر و کلۀ تعداد زیادی سگ و گرگ و شغال و روباه پیدا شود، اولین کار این حیوانات تازه‌وارد، گرفتن قمروی زیستی از گربه‌های نگون‌بخت است. برای دستۀ سگ‌ها یا گرگ‌ها، حق حیات گربه‌ها اهمیتی ندارد.

  البته بر سگ و گرگ عیبی نیست. آن‌ها صرفا بر حسب طبیعت خودشان عمل می‌کنند. ولی انسان موجودی است که می‌تواند با "فرهنگ" از طبیعت خودش فراتر رود و کارهایی را انجام دهد (یا انجام ندهد) که به حکم "طبیعت" باید انجام نمی‌داد (یا انجام می‌داد).    

  اساسا "تمدن" یعنی مهار "طبیعت". همین شهرنشینی با مهار طبیعت در زندگی بشر فراگیر شده. وگرنه انسان هنوز در غار زندگی می‌کرد. مهار سیل و زلزله، مصادیقی از مهار طبیعت‌اند. شکل‌گیری تمدن یا پر و بال گرفتن آن نیز بدون عبور از "وضع طبیعی" میسر نبود.

  خلاصه اینکه، ما انسان‌ها نباید در برابر سگ‌ها و گربه‌ها مثل سگ و گربه رفتار کنیم! اومانیسم را نباید با اگوئیسم (خودگرایی) -یکسان گرفت! انسان موجودی است که توان "فراتر رفتن از خودش" را دارد و دقیقا به همین علت جایگاه ویژه‌ای بر این سیاره بر این خاک پیدا کرده.

  اما این جایگاه ویژه مجوز بی رحمی در حق حیوانات نیست بلکه برعکس، در مجموع باید به سود "دیگران" (یعنی حیوانات) هم تمام شود. تجویز رفتار بیرحمانه با حیوانات، در واقع انسانیت‌زدایی از انسان است.

 دقیقا به همین دلیل امروزه پروژۀ تولید گوشت مصنوعی در دستور کار نهادهای علمی جوامع متمدن‌تر قرار گرفته است؛ چراکه تولید گوشت مصنوعی، از درد و رنج عظیمی که ما انسان‌ها بر حیوانات تحمیل کرده‌ایم می‌کاهد.

  جک لندن در رمان درخشان سپید دندان، دربارۀ وایدن اسکات که آخرین صاحب سگ-گرگی به نام سپید دندان بود، در توضبح رفتار مهربانانه و مسئولانۀ اسکات با آن سگ باهوش و مصیبت‌کشیده، نوشته است:

  «وایدن اسکات وقت خود را صرف این کرده بود که حیثیت سپیددندان را بازگرداند و یا به عبارت بهتر آبروی انسانیت را از گناهی که نسبت به آن حیوان کرده بود به جوی رفته باز آرد. این مسئله برای وایدن اسکات امری وجدانی بود؛ دِین شرافت بود؛ دِینی که انسان به حیوان داشت و باید ادا می‌شد.»

  سپیددندان درواقع نماد تمامی حیواناتی است که در طول تاریخ از دست ما انسان‌ها درد و رنج زیادی را تحمل کردند و به سختی زیستند و مظلومانه مردند یا کشته شدند. ما به حیوانات بدهکاریم و به قول جک لندن، باید در پی "اعادۀ حیثیت از نژاد بشر" باشیم.

  نظرات آقای مالمیر در خدمت تداوم حیوان‌ستیزی یا بیرحمی تاریخی ما نسبت به حیوانات است. چنین نظراتی قطعا آبروی انسانیت را به جوی رفته بازنمی‌آرد. فضیلت در ترک خودخواهی است نه در خودپرستیِ فردی یا گروهی. به قول شاملو: انسان دشواریِ وظیفه است.

    

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پیامبر اسلام گربه‌ها را دوست می‌داشت اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟! شهرداری تهران و سگ‌ها و گربه‌ها

دیگر خبرها

  • تصاویری از قبرستان بقیع
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • جوان مرگ مغزی به ۵ بیمار در مشهد زندگی دوباره بخشید
  • شیرینی‌ها و شگفتی‌های کودکان به روایت یک دیدار
  • جلوه‌ای از شکوه زندگی امام صادق(ع)
  • اعتراض ضدصهیونیستی دانشجویان آمریکا و اروپا محور مهم سخنان امامان جمعه گلستان
  • دولت تلخ‌کامی اقشار کم درآمد را به شیرینی تبدیل کند‌
  • نباید از اهمیت مشارکت در دور دوم انتخابات غافل شد
  • راه‌های تقویت اعتماد به نفس با افزایش سن
  • گربۀ محله مهم است